سبک ، درون مایه ،توصیف ، چکیده روایی
سبک
شما به عنوان یک رمان نویس راه منحصر به فردی برای ابراز خودتان پیدا می کنید که ترکیبی است از شخصیت ، صدا ، لحن ، ذهنیت ، شوخ طبعی وخیلی چیزهای دیگر . ما به این ترکیب سبک می گوییم. سبک شما ممکن است ساده یا پیچیده ، یکنواخت یا سرشار از جزئیات ، عاطفی یا اندیشمندانه باشد.
شما در طول زمان سبک شخصی خود را پیدا خواهید کرد. سبک ابزار دیگری است که به کم کان می توانید یک تجربه ی حسی قوی را به خواننده بدهید ، ان هم ب ه گونه ای که هسته ی وجودی تان در ان منتقل شود.
تذکر : سعی نکنید سبک نویسندگان دیگر را تقلید کنید. البته حتما کار نویسندگان دیگر را بررسی کنید . ببینید در کارهای آستن ، تواین ، همنیگوی ، فاکنر و هزاران نویسنده دیگر چه چیزی را دوست دارید. اما اخرش خواهید فهمید که شما نمی توانید جای هیچ کدام از انها باشید. شما باید خودتان باشید. اگر شما خودتان نباشید ، پس چه کسی قرار است خودتان باشد؟!
سبک ، یک مسئله ی پیشرفته است . توسعه ی سبک شخصی ، سالها زمان می برد و احتمالا تا مدت ها بعد از چاپ اثرتان هم در پیدا کردن سبک خود لنگ خواهید زد .
** سبک یعنی به گونه ای بنویسید که فرد خواننده از نوع نوشتار بفهمد که شما نوشته اید یا هاینرش بل!
درون مایه
هر رمان معنایی فراتر از داستانی که تعریف می کند دارد . ما به این معنا درون مایه می گوییم. لازم نیست درون مایه ( به لحاظ روشن فکری ) خیلی عمیق وپیچیده باشد. عمق و پیچیدگی را نمی شود به زور ایجاد کرد ، پس ایجاد ان را به هدف و مسئولیت خود در زندگی تبدیل نکنید. درون مایه ی شما می تواند به سادگی مفاهیمی مانند " هر کسی به عشق نیاز دارد." یا " زندگی خیلی مزخرف است ." یا " بار کج به منزل نمی رسد" باشد.
باری که بر روی شماست این هست که داستان بگوییدو این دقیقا یعنی همان انتقال تجربه ی حسی به خواننده . شما می توانید و باید تلاش کنید که درون مایه تان به لحاظ احساسی قوی باشد . اگر درون مایه تان از نظر فکری عمیق باشد ، چه بهتر.
رمان های فوق العاده ، معمولا درون مایه های عمیق احساسی را واکاوی می کنند.
تذکر : بسیاری از نویسندگان رمان هایشان را با انتخاب درون مایه ای که می خواهند به تصویر بکشند ، شروع می کنند. اغلب هم انها معتقدند که این یعنی انها نیازی به کار روی ساخت یک داستان خیلی خوب ، شخصیت های سه بعدی و پی رنگی قانع کننده ندارند. این به جای داستان به خلق خطابه ای فریب کارانه می انجامد. حواستان باشد جمع باشد! خطابه ها به ندرت خواننده را مهمان یک تجربه ی حسی قوی می کنند و بیشتر اشتیاق فزاینده ای به چرت زدن را در وی ایجاد می کند. اگر داستان خود را طوری بسازید که برای درون مایه اتان مناسب باشد ، مصنوعی به نظر خواهد رسید.
اول یک داستان خیلی خوب بنویسید و به هنرمند درون تان در یافتن درون مایه ی عمیق نهفته در ان ( داستان ) اعتماد کنید . اگر لازم شد ، می توانید در مرحله ی ویرایش ، درون مایه تان را تقویت کنید.
توصیف
توصیف یعنی خواننده را به حواس شخصیت وصل کردن.
شخصیت چیزی را می بنید ، می بودی ، می شنود ، می چشد یا لمس می کندو خواننده هم با وی همراه است.(حواستان باشد که شما قادرید توصیف را ، درست مثل گفت و گو یا کنش داستانی ، خلاصه کنید. وقتی این کار را انجام دهید ، در حال استفاده از چکیده ی روایی هستید که توضیح این قسمت از کتاب ربطی به ان ندارد. )
توصیف به خواننده اجازه می دهد در انچه شخصتتان می بیند ، می شنوند ، می بوید ، می چشد و لمس می کند با وی سهیم شود . این نوع توصیف را با توصیفی که از شخصیت مجزاست اشتباه نگیرید. چرا که ان نوع توصیف جزئی از چکیده روایی است.
چکیده روایی
چکیده روایی دقیقا همان چیزی است که به نظر می رسد: چکیده ای از چیزهایی که زمانی غیر از زمان حال ، رخ داده اند. ( انهایی که در زمان حال رخ داده اند و با توصیف لحظه به لحظه همراه هستند کنش نام دارند.) ممکن است این ها در گذشته رخ داده باشند ؛ ممکن است برای اینده برنامه ریزی شده باشند ؛ ممکن است یک جورهایی در حال حاضر در حال رخ دادن باشند اما شکلی پخش و پلا داشته باشند. ( یا بدون قابلیت لمس کردن و فقط گزارش کردن) چکیده روایی ممکن است توصیف صحنه ای بی جان از چیزی باشد که همین حالا وجود دارد اما به هیچ شکلی در حال تغییر نیست.
چکیده روایی بی واسطه و شفاف نیست اما کارایی زیادی دارد . شما با استفاده از این عنصر می تواند می توانید مطالب زیادی را در زمانی کوتاه پوشش دهید.
مشکل چکیده روایی تجربی نبودن ان است . شخصیت شما نمی تواند ان را ببیند ، بشنود ، ببوید ، بچشد و لمس کند . تنها کاری که شخصتتان می تواند در این رابطه انجام دهد به خاطر اوردن ، برنامه ریزی کردن ، خلاصه کردن یا توصیف کردن است و اینها به انداز ه ی تجربه کردن مفید نیست.
مهم :اجازه ندهید کسی به شما بگوید که همیشه می بایست " نشان دهید ، اما گزارش نکنید." نشان دادن تمام جزئیات زندگی یک شخصیت با استفاده از کنش داستانی ، گفت و گو ، تگ گویی درونی ، عواطف درونی و فلش بک کار خسته کننده ای است. از چکیده روایی به عنوان چسبی استفاده کنید که این عناصر را کنار هم نگه می دارد . شما به چسب زیادی نیاز ندارید اما بدون ان هم نمی توانید کارتان را ادامه دهید.
منبع : داستان نویسی برای دامیز