گور خر

من یک گورخر هستم!

گور خر

من یک گورخر هستم!

گور خر

از گورخری پرسیدم: «تو سفیدی راه راه سیاه داری، یا اینکه سیاهی راه راه سفید داری؟»
گورخر به جای جواب دادن پرسید:
تو خوبی فقط عادتهای بد داری، یا اینکه بدی و چند تا عادت خوب داری؟
ساکتی بعضی وقتها شلوغ میکنی، یا شیطونی بعضی وقتها ساکت میشی؟
ذاتا خوشحالی بعضی روزها ناراحتی، یا ذاتا افسرده ای بعضی روزها خوشحالی؟
لباسهات تمیزن فقط پیرهنت کثیفه، یا کثیفن و شلوارت تمیزه؟
و گورخر پرسید و پرسید و پرسید و پرسید و پرسید، و بعد رفت!

يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۵۴ ب.ظ

شما یک داستان نویس هستید!


شما به هر دلیل و علتی شروع به داستان نویسی کرده اید و به این معنی بوده است که در خود علاقه و یا استعدادی دیده اید...

پس برای خودتان کاملا مشخص کنید... که من می خواهم یک داستان نویس باشم!

شما می خواهید یک رمان خیلی خوب بنویسید و نه رمانی که چرت باشد و حتی قرار باشد به خاطر چاپ ان به انتشارات پول هم بدهید ، قرار هست رمان شما خیلی خوب باشد در حدی که وقتی کسی اسم شما را می گوید یاد رمانتان بیافتد!



قرار هست شما داستان بنویسید و ان را چاپ کنید . قرار نیست به همه بگویید که تنفننی به کار داستان نویسی می پردازم! اگر این طوری هستید پس باید بگویم که شما یک داستان نویس نیستید ... کسی داستان نویس هست که دغدغه داشته باشد ، بخواهد چیزی را بگوید به بقیه نشان دهد. پس راضی نباشید به این که فقط داستان بنویسید قرار هست داستان های شما چاپ شود هر چند این حرفها نباید باعث غرور شما شود چرا که نوشتن همچنین داستان هایی نیاز به خیلی خیلی خیلی تلاش دارد شما باید اثار بزرگان را بخوانید ، احساسات خودتان را کامل بشناسید و بعد شروع به شناخت اطرافیانتان کنید ، قرار هست ادم هایی بسازید که کاری را انجام می دهند و با انجام دادن این کار تاثیر روانی روی خواننده می گذارند. پس شما باید به تمامی چیزهایی که باعث تاثیر گذاری روی خواننده می شوند اشنایی داشته باشید روان شناسی بلد باشید از تاریخ به حد لازم سر در بیاورید ( خصوصا اگر داستان شما پیرامون جنگ باشد) ، از فلسفه سر در بیاورید ، شما می خواهید چیزی را بنویسید که روی دیگران تاثیر بگذارد پس ان را سر سری نگیرید ، داستان نویس شدن یک هدف کوتاه مدت 3 ماهه نیست یک هدف بلند مدت 10 ساله یا حتی بیشتر است .

به خودتان بگویید که من میخواهم داستان نویس شوم. و با تمام اراده اتان برایش تلاش کنید . 

و فراموش نکنید که هر چیزی باید طبق قاعده و اصولش باشد . و تنها زمانی می توان اصول را شکست که به مفهومی والاتر و بهتر از ان اصول دست پیدا کرد.

پس قواعد داستان نویسی و تعاریف ان را جدی بگیرید . انها را فقط چیزهایی برای پز دادن و یا حفظ کردن ندانید . این ها هستند. شما اگر می خواهید یک داستان درست و حسابی داشته باشید باید انها را رعایت کنید.

هیچ چیز را در کتاب های اصول داستان نویسی سرسری نگیرید.

نوع ادبی را که می خواهید انتخاب کنید برای خودتان کامل مشخص کنید و طبق ان ویژگی پیش بروید . مشخص کنید که می خواهید فیلم نامه بنویسید ، مستند ، داستان کوتاه ، مینمال ، رمان ، گزارش ، حسب حال چه می خواهید بنویسید . شما می توانید این ها را باهم تلفیق کنید به عبارتی در هنر هیچ قانونی نیست . اما باید اول خوب چم و خم کارها دستتان بیاید.


منبع سخنان برخی اساتید داستان نویسی

و همینطور کتاب داستان نویسی برای دامیز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی